در این زمان مروج است یک سوم قربانی را به فقراء و مدارس دینی می‌دهند، و بقیه را خودشان می‌خورند و به مهمانانی می‌دهند که ثروتمند هستند و نیازی ندارند، و در یخچال‌ها نگه داری می‌کنند، و بعضی افراد هم تمام گوشت‌ها را برای خودشان نگه می‌دارند، آیا این کارشان درست است؟ و مسئله دیگر اینکه بعضی کَلّه و پاچه گوسفند را نمی‌خورند و دور می اندازند، ضمناً برخی مواقع مردم پوست قربانی را هم دور می‌اندازند، حال می‌شود در این مورد توضیحی شفاف بیان نمایید.

الجواب وبالله التوفیق

قربانی کننده می‌تواند از گوشت قربانی هم خودش بخورد و هم به ثروتمندان بدهد، و هم صدقه کند، و مستحب است که صدقه از یک سوم قربانی کمتر نباشد، اما اگر عیال دار و تنگدست بود مستحب است که آن را برای بچه هایش بگذارد.

وبهتر این است که یک سوم آن را صدقه کند و یک سوم دیگر را به مهمانان و دوستان بدهد، و یک سوم دیگر را برای خودش ذخیره کند.

شایان ذکر است که تمام اجزاء قربانی را یا خودش مصرف کند یا صدقه کند، بطور مثال پوستش را یا صدقه کند یا آن را مشکیزه‌ای درست کند، و همچنین می‌تواند آن را با اسباب منزل عوض کند، اما نمی‌تواند آن را در عوض پول بفروشد، و اگر خواست آن را  دور بیندازد باید حتماً قیمتش را صدقه کند، و نمی‌تواند گوشت یا پوست قربانی را بفروشد، و اگر فروخت باید پولش را صدقه کند، و اگر پوست و کله پاچه، یا چیزی دیگر را دور انداخت، حتماً باید قیمت آن را صدقه کند.

البته آن قربانی را که با نذر کردن بر خود واجب کرده باشد نمی‌تواند از گوشت آن استفاده کند یا به شخص ثروتمندی بدهد، فرق نمی‌کند نذر کننده فقیر باشد یا ثروتمند، و چنانچه از آن خورد یا به ثروتمندی داد باید قیمتش را صدقه کند.

الدلائل:

ـ في الدرّ المختار:

(ويأكل من لحم الأضحية ويأكل غنياً ويدّخر، وندب أن لا ينقص التصدق عن الثلث). وندب تركه لذي عيال توسعة عليهم… (ويتصدق بجلدها أو يعمل منه نحو غربال وجراب) وقربة وسفرة ودلو(أو يبدله بما ينتفع به باقياً) كما مر(لا بمستهلك كخل ولحم ونحوه) كدراهم(فإن بيع اللحم أو الجلد به) أي بمستهلك (أو بدراهم) (تصدق بثمنه) ومفاده صحة البيع مع الكراهة، وعن الثاني باطل لأنه كالوقف مجتبى.(ولا يعطى أجر الجزار منها) لأنه كبيع، واستفيدت من قوله عليه الصلاة والسلام «من باع جلد أضحيته فلا أضحية له» هداية.([1])

ـ وفي ردّالمحتار:

قوله:(ويأكل من لحم الأضحية إلخ) هذا في الأضحية الواجبة والسنة سواء إذا لم تكن واجبة بالنذر، وإن وجبت به فلا يأكل منها شيئاً ولا يطعم غنياً سواء كان الناذر غنياً أو فقيراً لأن سبيلها التصدق وليس للمتصدق ذلك، ولو أكل فعليه قيمة ما أكل. «زيلعي»… قوله:(ويأكل غنياً ويدخر) لقوله عليه الصلاة والسلام بعد النهي عن الإدخار «كلوا وأطعموا وادخروا» الحديث رواه الشيخان وأحمد.

قوله:(وندب إلخ) قال في «البدائع»: والأفضل أن يتصدق بالثلث ويتخذ الثلث ضيافة لأقربائه وأصدقائه ويدخر الثلث؛ ويستحب أن يأكل منها، لو حبس الكل لنفسه جاز لأن القربة في الإراقة والتصدق باللحم تطوع. قوله:(وندب تركه) أي ترك التصدق المفهوم من السياق. قوله:(لذي عيال) غير موسع الحال. «بدائع»… قوله:(ويتصدق بجلدها) وكذا بجلالها وقلائدها فإنه يستحب إذا أوجب بقرة أن يجللها ويقلدها، وإذا ذبحها تصدق بذلك كما في «التتارخانية»،قوله:(بما ينتفع به باقياً) لقيامه مقام المبدل فكأن الجلد قائم معنى بخلاف المستهلك. قوله:(كما مر) أي في أضحية الصغير، وفي بعض النسخ: «مما مرّ» أي من قوله: «نحو غربال إلخ». قوله:(فإن بيع اللحم أو الجلد به إلخ) أفاد أنه ليس له بيعهما بمستهلك وأن له بيع الجلد بما تبقى عينه، وسكت عن بيع اللحم به للخلاف فيه. ففي «الخلاصة» وغيرها: لو أراد بيع اللحم ليتصدق بثمنه ليس له ذلك، وليس له فيه إلا أن يطعم أو يأكل .اهـ. والصحيح كما في «الهداية» وشروحها أنهما سواء في جواز بيعهما بما ينتفع بعينه دون ما يستهلك، وأيده في «الكفاية» بما روى ابن سماعة عن محمد: لو اشترى باللحم ثوباً فلا بأس بلبسه اهـ.

فروع: في «القنية»: اشترى بلحمها مأكولاً فأكله لم يجب عليه التصدق بقيمته استحساناً، وإذا دفع اللحم إلى فقير بنية الزكاة لا يحسب عنها في ظاهر الرواية، لكن إذا دفع لغني ثم دفع إليه بنيتها يحسب. «قهستاني». قوله:(تصدق بثمنه) أي وبالدراهم فيما لو أبدله بها.([2])


([1]) الدر المختار، 9/396، کتاب الأضحیة، دار احیاء التراث العربی.

([2]) رد المحتار، 9/396، کتاب الأضحیة، دار احیاء التراث العربی.

و الله اعلم بالصّواب

آدرس فتوا: https://hamadie.ir/fiqh/?p=3387
مدرسه دینی اصحاب الصفه زاهدان، دارالافتاء مجازی حمادیه، اهل سنت و جماعت بر اساس فقه حنفی
کپی و انتشار فتاوی با ذکر نام منبع «مدرسه دینی اصحاب الصفه زاهدان، دارالافتاء مجازی حمادیه» و آدرس فتوا مجاز می باشد و انتشار بدون ذکر منبع و آدرس شرعاً مجاز نمی باشد.