الجواب باسم ملهم الصواب
خیر، نماز خواندن بر کافر و مشرک درست نمیباشد و به همین صورت شرکت در مراسم تدفینشان درست نیست.
عمل پیامبر چنین توجیه میگردد که شاید تا آن زمان از نماز بر منافقان منع نشده بود و ایشان با اجتهاد خود نماز خواندند و همچنین این توجیه نیز محتمل است که آنحضرت ـ صلی الله علیه و سلم ـ با این کار کریمانه قصد اسلام آوردن منافقان را داشت تا تحت تاثیر قرار گیرند چنانکه همینطور شد.
و یا بخاطر آنکه تا پسر مسلمانش مورد تعرض و طعنه منافقان قرار نگیرد و اینکه پیامبر حرف صحابیاش را گوش نکرد این کار را انجام داد.
تفصیل مسئله مذکور در تفسیر تبیین الفرقان مولانا محمد عمر سربازی چنین آمده:
وَلاَ تُصَلِّ عَلَى أَحَدٍ مِّنْهُم مَّاتَ أَبَدًا وَلاَ تَقُمْ عَلَىَ قَبْرِهِ … شرکت در نماز جنازه ـ مخصوصا شرکت رسول معظم اسلام ـ نوعی تشریف و تکریم برای میت به حساب میآید که منافقان را نمیشایست به همین دلیل در این آیه آنحضرت صلی الله علیه و سلم ـ از خواندن نماز بر جنازهی منافقان و حضور در مراسم تدفینشان منع گردیده است. ..
پاسخ به دو سوال علمی:
سوال 1: چنان که گفتیم شرکت در نماز جنازه نوعی تکریم و تعظیم میت است و رسول الله ـ صلی الله علیه و سلم ـ بهتر و پیش هر کس دیگری دربارهی وضعیت باطن رییس منافقان به وحی اطلاع و آگاهی داشتند با این وصف چرا ایشان بر جنازهی او نماز خواند که در آن ضمنا دعا و استغفار وجود دارد؛ در حالیکه به فرمان آیهی کریمهی (استغفر لهم أو لاتستغفر لهم] بر عدم تاثیر استغفار در حق آنان مطمئن بود؟ وچرا پیراهن خودشان را دادند تا کفن او قرار داده شود؟
جواب: اولاً: نبی اکرم ـ صلی الله علیه و سلم ـ تا آن موقع از دعا و استغفار در حق منافقان و نماز خواندن بر جنایزشان بالبداهه منع نشده بود واین عمل آنحضرت طبق اجتهاد شخصیشان صورت گرفت و مسلما ایشان حق اجتهاد در مسایل را داشتند. ثانیا در این عمل رسول الله ـ صلی الله علیه و سلم ـ حکمتهای بیشماری نهفته بود از جمله اینکه این سلوک کریمانه ایشان موجبات الفت و گرایش منافقان را نسبت به اسلام فراهم میآورد؛ زیرا «ابن أُبي» رییس و سر براه آنان بود. رسول الله ـ صلی الله علیه و سلم ـ خود توجیه این کارش فرمودند: «قمیص من فایدهای برایش نزد خدا نخواهد داشت اما امیدوارم که نماز گذاردن من بر او موجب مسلمان شدن هزار نفر از اقوامش گردد»
واین پیش بینی آنحضرت ـ صلی الله علیه و سلم ـ درست از آب درآمد وحدود هزار نفر از منافقان با دیدن این سلوک کریمانهی ایشان مسلمان شدند.
یا آنکه رسول الله ـ صلی الله علیه و سلم ـ به منظور این که پسر مسلمان «ابن ابی» عبدالله رضی الله عنه مورد طعن و تشنيع منافقان واقع نشود و نگویند که پیامبر درخواست صحابیاش را نادیده گرفت و در جنازهی پدرش شرکت نکرد به انجام چنین کاری مبادرت ورزیدند…
سوال 2: مبادرت حضرت فاروق بر دخالت در تصميم صاحب وحی و رسالت ـ صلی الله علیه و سلم ـ در قضیهی مزبور چگونه توجیه میشود؟
جواب: حضرت عمر رضی الله عنه در این قضیه معذور دانسته میشود زیرا دریای تعصب و غیرات ایمانی ایشان به تلاطم درآمد و بر وی چیره شد و رشتهی کنترل احساسات را از دستش ربود وبه صورت غیر ارادی چنین حرکتی از وی صادر گردید کما این که او خود میگوید: تعجب کردم که چرا و چطور در آن روز از من چنین حرکتی صادر شد.» این که رسول الله ـ صلی الله علیه و سلم ـ تبسّم فرمود و با ملاطفت با وی سخن گفت خود دلالت بر معذور بودن ایشان رضی الله عنه دارد.
ولاتقم علی قبره … ممانعت از ایستادن بر سر قبر منافقان ممکن است بدین معنا باشد که برای دعا بر قبرهایشان نایستد یا آنکه برای منافقان تشریفاتی در دفن کردنشان مثل مسلمانان وجود ندارد وبنابراین به خاطر سرپرستی امور قبر و اصلاح مهمات آن، ایستادن پیامبر ـ صلی الله علیه و سلم ـ روی قبر آنان صلاح و مناسب نیست.
روایتی مؤید تفسیر اخیر است. در آن روایت آمده که یکی از مشرکان بسیار نزدیک رسول الله ـ صلی الله علیه و سلم ـ مُرد و وقتی پسر مسلمانش خبر مرگش را به سمع ایشان رسانید آنحضرت از اینکه او پدرش را همچون دیگران دفن کند، منع کرد و فرمود: «اذهب فواره!» (برو زیر خاکها پنهانش کن!) ([1])
([1]) تفسیر تبیین الفرقان، ج11/ص331 إلی 334، آیه: 84/أنفال. تربت جام: شیخ الاسلام احمدجام، چاپ اول.
و الله اعلم بالصّواب
آدرس فتوا:
https://hamadie.ir/fiqh/?p=2650
مدرسه دینی اصحاب الصفه زاهدان، دارالافتاء مجازی حمادیه، اهل سنت و جماعت بر اساس فقه حنفی
کپی و انتشار فتاوی با ذکر نام منبع «مدرسه دینی اصحاب الصفه زاهدان، دارالافتاء مجازی حمادیه» و آدرس فتوا مجاز می باشد و انتشار بدون ذکر منبع و آدرس شرعاً مجاز نمی باشد.