شخصی‌که وفات کرده وقتی‌که او را از شهری به شهر دیگر انتقال می‌دهند آیا احساس دارد، می‌داند که او را دارند می‌برند. مثلا از فلان شهر به فلان شهر؟

الجواب باسم ملهم الصواب

حاصل آنچه‌ که در کتب مختلف در این باره ذکر شده درج ذیل می‌باشد:

روح کفار و فجار در «سجّین» محبوس می‌گردد و در مورد ارواح انسان‌های صالح و نیک قانون کلی بیان نشده است بلکه ارواح‌ آنها به اعتبار اعمال‌شان در جاهای مختلفی قرار می‌گیرند و احوال ارواح یک‌جا و یکسان نیست… ولی اصل بحث این‌جا است‌ که روح برای انجام تصرفات خود محتاج جسم است، همانگونه که جسم بدون روح نمی‌تواند کاری بکند، روح نیز بدون جسم بیکار می‌ماند، و این امر واضح است ‌که بعد از مرگ عالم جسم (ناسوت) کلا تمام می‌گردد. و چنانچه بعد از مرگ، روح تصرفی داشته باشد پس آن همان جسم مثالی است که بوسیله آن می‌تواند تصرف کند. چنانکه بخشیده شدن جسم مثالی به انبیاء و صدیقین و شهدا و برخی از صالحین در احادیث موجود است، خلاصه این‌که ارواحی‌که بعد از مردن جسم مثالی داده شده‌اند، اگر بگوییم به اذن و اجازه الله بوده است پس نفی و تردید نمی‌گردد. مانند جمع شدن تمام پیامبران در شب معراج در بیت المقدس. یا مانند خورد و نوش و سیر شهدا.([1])

به هرحال در این مورد باید توجه داشت: هنگامی‌که مرگ بر کسی طاری می‌گردد یعنی آن شخص از این به بعد هیچ‌گونه تعلقی با این جهان ندارد و برگشتش به دنیا محال است زیرا مرگ ضد زندگی و حیات است.

بهتر است در اینمورد توقف کرد زیرا این مسئله چیزیست که با عالم غیب تعلق دارد و علم آن را خدا می‌داند و بس، هر چند علمای کرام در این زمینه بحث کرده‌اند اما اختلاف هم‌چنان موجود است.

الدلائل:

ـ فی تفسیر روح المعانی:

[الذى خَلَقَ الموت والحياة] شروع في تفصيل بعض أحكام الملك وآثار القدرة وبيان ابتنائهما على قوانين الحكم والمصالح واستتباعهما… والموت على ما ذهب الكثير من أهل السنة: صفة وجودية تضاد الحياة واستدل على وجوديته بتعلق الخلق به وهو لا يتعلق بالعدمي لأزلية الإعدام… وذهب القدرية وبعض أهل السنة إلى أنه أمر عدمي هو عدم الحياة عما هي من شأنه.([2])

ـ و فی البحر المدید:

بقوله: [الذي خلق الموتَ والحياةَ] أي: موتكم وحياتكم أيها المكلّفون. ومعنى خلق الموت والحياة: إيجاد ما يصحح الإحساس وإعدامه. والموت عند أهل السنة: صفة وجودية مضادة للحياة، وأمّا ما رُوي عن ابن عباس: «أنه تعالى خلق الموتَ في صورة كبش أملح، لا يمر بشيء ويجد ريحه إلاّ مات، وخلق الحياة في صورة فرس، لا يَمر والا يجد رائحتها شيء إلاّ حيى» فوارد على منهاج التمثيل والتصوير، ويجوز أن يكون حقيقة، إذ القدرة صالحة. وتقديم الموت لأنه أدعى لأحسن العمل، الذي هو حكمة خلق الموت والحياة، المشار إليه بقوله: [‌ليبلوكم أَيُّكم أحسنُ عملا] أي: خلق موتكم الذي يعمّ الأمير والأسير، والحياة التي لا تبقى لعليل ولا طبيب، ليُعاملكم معالمة مَن يختبركم أيكم أحسن عملاً.([3])

ـ وفی الفتاوی من أحسن الکلام:

هل المیت یسمع الکلام أثناء تشییع الجنازة؟

ج: جاء فی کتاب «مشارق الأنوار» للعدوی: أن المیت یعرف من یغسله و یحمله و من یکفنه  و من یدلیه فی قبره و…. و کل ذلک وردت بها أحادیث أخرجها أحمد و ابن أبی الدنیا و الطبرانی و….

   و معلوم أن العقائد و الغیبیات لا تثبت إلّا بالدلیل القطعی من الکتاب و السنة وأحوال الموتی من الغیب الذی یعلمه الله وحدَه، و لا یطلع علیه أحدا إلّا من ارتضاه، و لا یجب علینا الإیمان إلّا بما ورد من طریق صحیح… فلا نجزم بالنفی ولا بالثبوت حیث إنّ ذلک ممکن لم یرد ما یمنعه، وحیث إنّ ما أثبته لم یکن بطریق الجزم، فمن صدّق بذلک فهو حر و من کذب لا یکفر.([4])


([1]) جامع الفتاوی، ج2/ ص216، کتاب الأولیاء و الکرامات/ کیا روح کو دنیا مین گهومنی کی آزادی هوتی هی؟ (بتصرف یسیر)  ترتیب: حضرت مولانا مفتی مهربان. ترتیب الجدید: أشرفیه مجلس علم و تحقیق/اداره تألیفات أشرفیه.

([2]) روح المعانی، ج15/ص 5، دارالکتب العلمیة، بیروت: الطبعة الثانیة.

([3]) البحر المدید، ج8 /ص 92، سورة الملک/ الآیة: 2ـ . دارالکتب العلمیة.

([4]) الفتاوی، ج1/ ص 321ـ322… الإیمان بالیوم الآخر، المکتبة التوفیقیة.

و الله اعلم بالصّواب

آدرس فتوا: https://hamadie.ir/fiqh/?p=2350
مدرسه دینی اصحاب الصفه زاهدان، دارالافتاء مجازی حمادیه، اهل سنت و جماعت بر اساس فقه حنفی
کپی و انتشار فتاوی با ذکر نام منبع «مدرسه دینی اصحاب الصفه زاهدان، دارالافتاء مجازی حمادیه» و آدرس فتوا مجاز می باشد و انتشار بدون ذکر منبع و آدرس شرعاً مجاز نمی باشد.