الجواب باسم ملهم الصواب
مفهوم حدیث چنین است: هر کس شمه و حصهای از علم نجوم فرا بگیرد، گویا حصهای از سحر و جادو را فراگرفته است. و هر چه بیشتر از علوم نجوم فرا بگیرد، گویا به همان اندازه سحر و جادو را تعلیم گرفته است.
برای اینکه بهتر به مفهوم حدیث پی ببریم، و اینکه کدام نوع از نجوم و جادوگری مورد مذمت است، بهتر است در ابتدا مواردی را در مورد سحر به عنوان مقدمه بیان کنیم:
جادو از خود اقسام و انواع فراوانی دارد که مجال ذکر و تفصیل شان در اینجا نیست و فقط به ذکر نام هر قسم بسنده میکنیم:
حضرت مولانا محمد عمر سربازی اقسام سحر را در تفسیر خود اینگونه ذکر میکنند:
1 ـ سحر کلدانیان (سحر کشدانیین) از همه سحرها قویتر شناخته شده…؛
2 ـ سحر اصحاب اوهام و نفوس قویه (این از حقائق طبیعی است که انسان روحاً دارای قدرت تصرف قوی است…)؛
3 ـ سحر استعانت از ارواح ارضیه.(ارواح ارضیه اجنه و شیاطیناند که بصورت نامرئی در زمین به سر میبرند…)؛
4 ـ سحر تخییلی: ساحر به کمک این سحر، در قوهی تخییلیه شخص تصرف میکند…؛
5 ـ سحر اعمال هندسیّه: اثری است که بصورت خارق العاده و فراتر از تصور انسان، در نتیجه بعضی اعمال هندسی و فرمولهای ریاضی ظاهر میگردد…؛
6 ـ سحر استعانت از خواص ادویه: وجود خواص در اطعمه و انواع روغنها و گیاهان انکار ناپذیر است…؛
7 ـ سحر تعلیق القلب: به وسیله این سحر، ساحر بر قلب دیگری اثر گذاشته. و او را قلباً فریفته یا تابع خود یا دیگری میگرداند…؛
8 ـ سحر سعی به نمیمه: گاهی انسان با نمیمه و سخن چینی قادر میشود دل افرادی را به دست آورد و به مطلوبش برسد…؛
از میان این هشت قسم سحر، دو قسم اول کفر صریح و محض هستند و حکم سایر اقسام آن، بستگی به مورد کاربرد و هدف آن دارد. اگر مورد هدف مشروع باشد، جایز وگرنه ناجایز و در مواردیکه نتیجه کفر آمیز باشد، خطر کفر به همراه خواهد داشت».[1]
سحر؛ حیقیت یا وهم؟
«این مسئله نزد علما و محققان مورد اختلاف است که آیا سحر با این همه شعبدهها و افسونگریهای خارق العاده، یک امر حقیقی و آنچنانکه ظاهر میشود، میباشد یا فقط یک پدیده تخیّلی و وهمی است که در نتیجه تصرف شاعر در مشاعر و ابصار مردم، در قوهی تخییلی و نظر ظاهری آنان به وجود میآید؟
بعضی از بزرگان اهل سنت مخصوصا شیخ ابوبکر جصّاص رازی و شیخ ابو جعفر استرآبادی و… و معتزله، برایناند که سحر حقیقتی ندارد و فقط یک نوع تصرف در وهم و خیال مردم است.
اما جمهور علما و دانشمندان سحر را پدیدهای حقیقی میدانند که فی الواقع و در خارج وجود خواهد داشت. دلیلی بر ناممکن بودن آن در خارج وجود ندارد، بلکه دلایل عقلی و نقلی زیادی بر وجود حقیقی آن هست…».
مهم است بدانیم حکم شرعی ساحر و جادوگر چیست؟ در این مورد شریعت قاطعانه فیصله کرده است. در دیدگاه مذاهب اربعه اهل سنت، ساحر اگر مشغول سحرهایی استکه حالات باطنی مردم را تغییر داده و آنان را به سر حد کفر رساند. اگر زن است مانند زن مرتد، باید زندان شود تا توبه نماید و اگر مرد است، باید قتل شود و چنانچه سحرش منجر به قتل نفس میگردد، زن باشد یا مرد، حکمش مانند حکم قطاع الطریق(راهزنان) است و باید قتل شود.
از نظر فقه و نیز طبق تعلیمات شیخ «ابو منصور ماتریدی» رحمه الله، تمام اقسام سحر ـ چنانکه گفته شد ـ کفر نیستند. اگر چه بعضی ناجایز و حراماند. فقط آن نوع سحر که در آن عملیات، الفاظ و عقاید کفرآمیز و مشرکانه باشد، تعلیم و تعلم آن و عمل بر آن حرام و کفر است. در این صورت اگر کسی به قصد اطلاع از جزییات و ماهیت و بعد ردّ و ابطال و دفع این سحر، آنرا فرابگیرد، به قدر ضرورت و بر مبنای دفع مضرت، جایز است گرچه عبادت و موجب ثواب نیست…».[2]
و همینگونه است علم نجوم و تنجیم، که افراد منجِّم بوسیله برخورد برخی از ستارگان و ایجاد تشکیلات فلکی دلیل میگیرند بر حوادث و وقائعی که در زمین رخ میدهد. مثل آمدن باران و وزش بادها و خبر دادن از اموریکه هنوز رخ ندادهاند و در آینده رخ میدهند و بدینگونه ادعا کردند که علم غیب میدانند، و تاثیر در بادها و باران را از ستارگان دانستن، در حالیکه فقط خداوند از چنین اموری علم دارد و عالم الغیب است. و هر آنچه در زمین از هر نوع تغییرات و تحولات رخ میدهد همه به امر خداوند است. لذا چنین ادعایی و موثر دانستن ستارگان در وزش بادها و آمدن باران ـ چنانکه برخی افراد جاهل چنین عقیده دارند ـ کفر و شرک هستند و احادیث در مذمت تعلیم همین نوع از سحر و نجومیات وارد شده اند.
بنابراین باید دانست از نظر شریعت مطلق سحر و نجوم حرام نیست. بلکه آنچه را که در مورد سحر شریعت حرام قرار داده است، نحوه استفاده از سحر است و گرنه یادگیری سحر به اندازهای که بتوان از ماهیت و جزییات آن مطلع شد و بر ساحران کیدشان را رد کرد بلا مانع است.
و علوم نجوم شناسی تا مادامیکه موجب فساد عقیده نگردد مشکلی ندارد. زیرا در نجوم شناسی فواید بسیاری است برای کسانیکه از نحوه استفاده و بکار گیری آن آگاهی دارند.
«انسانها در هر نکتهای از عالم قرار بگیرند، جهت شرق و غرب را میتوانند از طریق نجوم تشخیص دهند. راست کردن قبله نیز به وسیله ستارگان انجام میگیرد امروزه با وجود آنکه پیشرفتهای چشمگیری که نصیب بشر شده بازهم ملوانان و در مواردی خلبانان بدون ستارهها نمیتوانند در دریا و فضا راهشان را تشخیص دهند…»([3])
حدیث مذکور صحیح است زیرا تمام رواتش طبق تایید علمای جرح و تعدیل، ثقه هستند لذا در آن ضعفی مشاهده نمیگردد. و کسانیکه از حدیث برای علم نجوم دلیل میگیرند؛ در این مورد باید گفت: این حدیث در مذمت ونکوهش علم نجوم میباشد. نمیتوان دلیل بر علم نجوم گرفت. البته طبق توضیح علما این در صورتی است که موجب فساد عقیده گردد.
الدلائل:
ـ وفی شرح سنن أبی داوُد، قال العلامة احمد المقدسی (المتوفی: 844 هـ ق):
فکما أن تعلم السحر و العمل به حرام. فکذا تعلم النجوم و الکلام فیه حرام، و المنهی عنه ما یدعیه أهل التنجیم من علم الحوادث و الکوائن التی لم تقع و ستقع فی مستقبل الزمان، ثم یجیء و یزعمون أنهم یدرکون معرفتها بسیر الکواکب فی مجاریها و اجتماعها و افتراقها، و هذا تعاط لعلم استأثر الله به.
و أما علم النجوم الذی یعرف به الزوال و جهة القبلة و کم مضی و کم بقی فغیر داخل فیما نهی عنه، و من المنهی عنه التحدث بمجیء المطر، و وقوع الثلج، و هبوب الریاح، و تغیر الأسعار…([4])
4 ـ و أیضا:
(قال: قال: أصبح من عبادی مؤمن بی و کافر) قال القرطبی: ظاهره أنه الکفر الحقیقی؛ لأنه قابل المؤمن الحقیقی، فیحمل علی من اعتقد أن المطر من فعل الکواکب و خلقها، لا من فعل الله! کما یعتقده بعض جهال المنجمین و الطبائعیین و العرب، فأما من اعتقد أن الله هو خالق المطر، ثم تکلم بهذا القول فلیس بکافر، لکنه مخطیء من وجهین، أحدهما: أنه خالف الشرع فإنه قد حذر من هذا الإطلاق.
5 ـ و فی الآداب للبیهقی، قال الإمام أبوبکر أحمد بن حسین البیهقی:
باب كراهية اقتباس علم النجوم وإتيان الكهان:
عن ابن عباس، أن رسول الله صلى الله عليه وسلم قال: «من اقتبس علما من النجوم اقتبس شعبة من السحر زاد ما زاد» قال إسماعيل: أنبأنا به علي في موضع آخر، فقال فيه عن ابن عباس، أنه قال: سمعت النبي صلى الله عليه وسلم، يقول: ثم ذكر الحديث وروينا عن ابن عباس، أنه قال في قوم يكتبون أبا جاد، وينظرون في النجوم: وما أرى من فعل ذلك له عند الله من خلاق.([5])
6 ـ و فی بستان الأحبار مختصر نيل الأوطار:
وعن ابن عباس رضي الله عنهما قال : قال رسول الله: «من اقتبس علما من النجوم اقتبس شعبة من السحر زاد ما زاد». رواه أحمد وأبو داود وابن ماجة.([6])
([1]) تفسیر تبیین الفرقان، ج3/ ص 106 تا 111، (اقسام سحر). . انتشارات شیخ الإسلام أحمد جام.
([2]) منبع سابق، ج3/ ص 120 و 121.
([3]) همان، ج 15/ ص 36.
([4]) شرح سُنن أبیداوُد لإبن رسلان، ج15/ ص 660، رقم الحدیث: 3905، کتاب الطب/ باب فی النجوم، تحقیق: یاسرکمال و دیگران،الفیّوم: دارالفلاح، الطبعة الأولی.
([5]) الآداب للبیهقی مترجم: (عبداللطیف ناویی) ص 204، باب: 114، ناشر: سروچ. الطبعة الأولی.
([6]) بستان الاحبار مختصر نيل الاوطار، ج4/ ص12 ـ عن «الشاملة». المصدر: موقع شبكة مشكاة الإسلامية،
و الله اعلم بالصّواب
آدرس فتوا:
https://hamadie.ir/fiqh/?p=2343
مدرسه دینی اصحاب الصفه زاهدان، دارالافتاء مجازی حمادیه، اهل سنت و جماعت بر اساس فقه حنفی
کپی و انتشار فتاوی با ذکر نام منبع «مدرسه دینی اصحاب الصفه زاهدان، دارالافتاء مجازی حمادیه» و آدرس فتوا مجاز می باشد و انتشار بدون ذکر منبع و آدرس شرعاً مجاز نمی باشد.