الجواب وبالله التوفیق
ابتدا باید دانست سنت بر دو قسم است: «سنن مؤکده» و «سنن زوائد». سنن مؤکده به آن سنتهایی گفته می شود که متعلق به عبادات بوده و مکملات دین محسوب میشوند و خود آن حضرت صلی الله علیه و سلم بر آنها تأکید و مواظبت فرمودهاند، مثل نماز جماعت، و اذان و اقامه و… که ترک آن موجب مؤاخذه است، در ذیل آن میتوان به آن سنتهایی نیز اشاره کرد که حیثیت شعار مذهبی دارند مثل گذاشتن ریش وغیره… .
اما سنن زوائد به آن سنتهایی گفته میشود که متعلق به لباس آن حضرت صلی الله علیه وسلم و… میباشند، مثل سیرت آن حضرت صلی الله علیه وسلم در لباس و نشست و برخاست. این سنتها درجهی استحباب را دارند که اختیار کردن آن بهتر است، و ترک آنها موجب مواخذه نیست و مراد از سنن زائده یا سنن عادیه این است که آنحضرت صلی الله علیه وسلم به این امور عادت کرده بودند.
یادآوری: از لفظ «زوائد» نباید این کج فهمی بوجود بیاید که انجام این امور عبادت محسوب نمیشوند، خیر هرگز اینگونه نیست. سنن زوائد نیز در عبادت داخل هستند؛ چرا که فی نفسه مفهوم سنت، عبادت میباشد. علامه شامی میفرماید: «أنَّ السنة هي الطريقة المسلوكة في الدين، فهي في نفسها عبادة».
پس به این ترتیب اموری را که مکمل دین محسوب شده و آنحضرت صلی الله علیه وسلم نیز آنها را به استمرار انجام دادهاند، ترک آنها مذموم میباشد، اما اموری را که مکمل دین نیستند، اگرچه انجام آنها بهتر است، اما اگر یک زمان ترک شدند، ملامتی بر ترک کننده وارد نیست.
علامه شامی در تعریف سنت و تقسیم بندی آنها میفرماید: «والسنة نوعان: سنة الهدي، وتركها يوجب إساءة وكراهية كالجماعة والأذان والإقامة ونحوها. وسنة الزوائد، وتركها لا يوجب ذلك كسير النبي عليه الصلاة والسلام في لباسه وقيامه وقعوده… قد مثلوا لسنة الزوائد أيضا «بتطويله عليه الصلاة والسلام القراءة والركوع والسجود» ، ولا شك في كون ذلك عبادة، وحينئذ فمعنى كون سنة الزوائد عادة أن النبي صلى الله عليه وسلم واظب عليها حتى صارت عادة له ولم يتركها إلا أحيانا؛ لأن السنة هي الطريقة المسلوكة في الدين، فهي في نفسها عبادة وسميت عادة لما ذكرنا. ولما لم تكن من مكملات الدين وشعائره سميت سنة الزوائد، بخلاف سنة الهدي، وهي السنن المؤكدة القريبة من الواجب التي يضلل تاركها؛ لأن تركها استخفاف بالدين… فاغتنم تحقيق هذا المحل فإنك لا تجده في غير هذا الكتاب، والله تعالى أعلم بالصواب»
از این عبارات معلوم میشود که اتباع از روش لباس و سایر امور روزمرهی آنحضرت صلی الله علیه وسلم نیز در سنت داخل است و باعث خیر و برکت میباشد. عمامه را از آنجایی که رسول الله صلی الله علیه وسلم در اکثر اوقات بر سر مبارک داشتهاند، بنابراین در سنت بودن آن هیچگونه تردیدی وجود ندارد.
اگرچه قوم عرب عادت به پوشیدن عمامه داشتهاند، اما این شبهه که چون عمامه روش قوم است، پس سنت نمیباشد، شبههای از سر ساده اندیشی میباشد. چون عمامه بنابر تصریح برخی از کتب، سنت پیامبران و عادت انبیاء میباشد و پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم اصولاً به جز از زمان حج که عمامه را بخاطر تعظیم و بزرگداشت خداوند سبحان از سر مبارک بر میداشتند، در دیگر لحظات بر پوشیدن آن اهتمام داشتهاند.
چنانکه علامه مناوی به نقل از ابن عربی میفرماید: «والعمامة سنة المرسلين وعادة الأنبياء والسادة وقد صح عن المصطفى صلى الله عليه وسلم أنه قال: لا يلبس المحرم القميص ولا العمامة فدلّ على أنها كانت عادة أمر باجتنابها حال الإحرام وشرع كشف الرأس إجلالا لذي الجلال.»
در باب اهمیت آنحضرت صلی الله علیه وسلم به عمامه احادیث زیادی وارد شده است که به بخشی از آنها اشاره میکنیم:
1ـ عن جابر بن عبد الله الأنصارى أن رسول الله صلى الله عليه وسلم دخل مكة وقال قتيبة دخل يوم فتح مكة وعليه عمامة سوداء بغير إحرام. (صحیح مسلم/رقم:1358)
2ـ وفي روایة له عن جعفر بن عمرو بن حريث عن أبيه أن رسول الله -صلى الله عليه وسلم- خطب الناس وعليه عمامة سوداء. (صحیح مسلم/رقم:1359)
3ـ عن أنس بن مالك قال رأيت رسول الله -صلى الله عليه وسلم- يتوضأ وعليه عمامة قطرية فأدخل يده من تحت العمامة فمسح مقدم رأسه ولم ينقض العمامة. (سنن أبو داود/رقم:147)
از طرفی هم صحابهی جلیل القدری همچون عبدالله بن عمر رضی الله عنهما که قدم به قدم از آداب و رفتار آنحضرت صلی الله علیه وسلم پیروی میکرد، در جواب شخصی که از او میپرسد آیا عمامه سنت است یا خیر میفرماید: بله. که علامه عینی در عمدة القاری آن را اینگونه نقل میکند:
وفي (كتاب الجهاد) لابن أبي عاصم… جاء رجل إلى ابن عمر فقال: يا أبا عبد الرحمن: العمامة سنة؟ فقال: نعم.
بحث دیگر این است که گذاشتن عمامه در نماز چه حکمی دارد. در این باره نیز باید گفت: اگرچه بدون عمامه نماز خواندن هیچگونه اشکالی ندارد، اما پوشیدن عمامه در نماز مستحب و افضل میباشد. در این باره برخی از مفسران با ذکر آیهی [یَا بِنِي ءَادَمَ خُذُواْ زِينَتَكُمُ عِندَ كُلِّ مَسْجِدٍ] بیان میدارند که اگرچه آیه مطابق شأن نزولش تأکید بر پوشیدن عورت در حال نماز دارد ـ پوشیدن عورت در هنگام طواف ـ اما مطلق اتخاذ زینت در نماز، به تمام لباس بر میگردد که پوشیدن عمامه نیز بنابر رویهی محدث جلیل القدری همچون امام نسایی رحمه الله که احادیث مربوط به عمامه را در باب زینت ذکر کرده است، زینت محسوب شده و چنانچه حداقل مقتضای امر در آیه را در نظر بگیریم، به این نتیجه میرسیم که پوشیدن عمامه در نماز مستحب است و همین است دیدگاه جمهور اهل علم در باب پوشیدن عمامه در نماز. البته باید توجه داشت که اصرار بر امر مستحب آن را به درجهی کراهیت میرساند. چنانکه علامه مولانا عبدالحی لکهنوی میفرماید: «الإصرار علی المندوب یبلغه إلی حد الکراهة».
در باب زینت بودن و اهتمام سلف به امر پوشیدن عمامه در نماز ـ بدون اصرار ـ ، شیخ اسماعیل حقی در تفسیر روح البیان میفرماید: «وكان أبو حنيفة رحمه الله اتخذ لباساً لصلاة الليل وهو قميص وعمامة ورداء وسراويل قيمة ذلك ألف وخمسمائة درهم يلبسه كل ليلة ويقول التزين لله تعالى أولى من التزين للناس».
و الله اعلم بالصّواب
آدرس فتوا:
https://hamadie.ir/fiqh/?p=1310
مدرسه دینی اصحاب الصفه زاهدان، دارالافتاء مجازی حمادیه، اهل سنت و جماعت بر اساس فقه حنفی
کپی و انتشار فتاوی با ذکر نام منبع «مدرسه دینی اصحاب الصفه زاهدان، دارالافتاء مجازی حمادیه» و آدرس فتوا مجاز می باشد و انتشار بدون ذکر منبع و آدرس شرعاً مجاز نمی باشد.